در قضیه هواپیمای اوکراینی و ادعای اصابت موشک قبل از بیانیه رسمی از طرف ستاد کل، شمار دیدگاه های مستقل و رشته ها توییت ها در شبکه های اجتماعی توییتر سر به فلک کشید.

جنس تحلیل های و پیشگوئی های "بعضی" از هم وطن ها ذوقی بود و مبنا نداشت و تنها به به خاطر نفرتی که از حاکمیت داشتند؛پیش داوری کردن.

و صرفا نتیجه گیری‌های شخصی و استنباطهای باطنی‌ خودشان رو ارائه دادند.و در کنار ربات ها و فرقه رجوی آلبانی نشین،این ها نقش شان گسترش جو بی اعتمادی و بدبینی برای ایجاد تشویش و سردرگمی بود.و مهمل ترین استدلالها و بی ربط ترین استنادات رو هم ارائه می دادند.

بعضی از تحلیلها هم تنها پیرامون دیدگاه های خاص نظامی نویس ها توییتر» که بینشون همگرایی پدید اومد؛شکل گرفت.برای من اعتماد کردن به ارزش اطلاعاتی که این اکانت ها ارائه کردند نیز سخت بود.چون اول اینکه در خیلی از تحلیل هاشون با تلقینات و القائات مغرضانه سعی در القای فکری خاصی دارند و داشتند.و کاملا موذیانه و مزورانه‌ توییت و تحلیل می کنند.

هر چند بعضی از توییت ها هم موضوعات رو با دلایل علمی و مستدل رد می کنند.بدون شک؛در تمام خطاهای پیش گویی هایی که اکانت های به اصطلاح انقلابی و ارزشی نویس توییتر که سرانجام به عذرخواهی آنها هم انجامید.مقدار خوش خیالی دیده میشد که مبادا این حرف که دشمن می زند راست باشد،و سعی در انکار این قضیه داشتند تا جعبه سیاه هواپیما بررسی بشود.خیلی ها در تحلیل هاشون دچار خطای تایید شدند؛دنبال چیز هایی بودند.که دانایی هایشون رو تایید کنه نه نادانی هاشون رو

بعضی ها به سمت مغلطه قصه ای رفتند،خودشون رو با داستان ها و روایات فریب دادند؛ به عبارتی دیگه میتونیم بگیم بازهم دچار خطای تایید شدند.

از طرفی دیگه ای می تونم بگیم شاید نشدند.خطای تایید (آتش گرفتن هواپیما در فرودگاه اسرائیل) یا مغلطه قصه ای (ارجاع به سایر داستان تاریخی در گذشته ).اولی در صورت رد فرض اصابت موشک؛ و دومی در صورت درست بودن اصابت موشک.

چیزی که شگفت آور بود اندازه خطای انباشته پیشگویی ها بود؛و ناتوانی ما به پیش بینی و نتیجه گیری درست در این فضای آلوده که بعضی از حرفه های خاص رو به این باور می رسوند کارشناس برجسته اند،ولی در داستان پردازی و یا بدتراز آن،در خام کردن مردم با مدل های پیچیده ریاضی دستی چیره دارند.

درست مثل اون کسی که رشته زد و گفت درسته تخصصی ندارم اما به خاطر این که رشته ام ریاضی و فلانه بررسی میکنم.

به قول نسیم طالب

" دیدید که چگونه بر اندام ی فکری بعضی ها رخت ریاضی پوشاندند"

حالا یا دانسته نا نادانسته

این #قوی_سیاه،یکی از اتفاق ها نادر و با پیامد سنگین بود که شیوه اندیشیدن و قضاوت کردن و نوع نگاه مون رو دوباره به چالش کشید.

سرگشتگی و سراسیمگی در پیدا کردن خط استدلالی درست در بین هم وطنان اون ها رو دوباره به اشتباه انداخت؛و این توهم درک و هیجانات، روی نتیجه گیری و تصمیم گیری هاشون اثر گذاشت.

سه روز تاخیر برای بعضی ها عذاب آور وباور نکردنی بود؛و غیر قابل بخشش.اما برای بعضی ها هم درسی بود که برای بررسی هایشان باید با کدام شیوه‌ها، با کدام تحلیل‌ها و با کدام نگاه‌ها باید به مسائل بنگرند.برای دولتمردان هم درسی دیگر.

اما به چه قیمتی،به قیمت از دست دادن تعدادی از هموطنان بی گناه و دانشجوهای نخبه کشورمون

من هم با همه ضعف معلوماتی که دارم. نظری با قطعیت ندادم در این مورد، و با احتمال صحبت کردم و نوشتم.

زیر توییت اکانت "عمو ممد" سربازی که از اصابت موشک به هواپیما توییت کرده بود و بعد از چند ساعت دیلیت اکانت کرد، نوشتم و نظر خودم رو گفتم.

یک هم وطن سطحی خوان که نگاه سرسری و بسیار تورقی به نوشته ها ما کرده بود.گمان کرد که ما سرباز رسانه ای هستیم،و آمد این انگ رو به ما زد؛خوب اگه من سرباز رسانه ای بودم که نمی اومدم پیشنهاد دیلیت اکانت رو به دوستانش بدم،البته این رو هم بگم این انگ رو به "احمد سبحانی" هم زدندکه این وسط بنده خدا هیچ کاره بود.

@ahmadsobhani19

همانطور که در ادعای فیک دونستن اکانت خبرنگار اسرائیلی در اعلام کشته شده های پایگاه امریکایی ها احتمال وجودش برای خودمون رو 50-50» می دونستم،احتمال دادم که شاید این اکانت هم که بعضی از نظامی نویس های توییتر که اسکرین شات گرفته بودند و یکی از استنادهاشون این توییت بود؛برای آن ها همین طورباشد.اما تاکیدی دیگری بر حرف نسیم طالب

اگر میخواهید درباره خوی،اخلاق و برازندگی دوست خود چیزی بدانید باید در وضع دشوار اون ها رو بیازماییم.»

دوستانی که

  • کمتر بردبار و بیشتر خودشیفته و خودبرتربین و دارای روحیه لجبازی و استبداد هستند و کمی هم عجول و کودکانه رفتار همان بهتر که عطایشان را به لقایشان ببخشیم.
  • -این را به خاطر بلاک کردن و آنفالو کردن دوستان در طی این حوادث اخیر می گویم.

****

همیشه غیرفعال بودن و ننوشتنم تو این یک سال در ویرگول راه به به پای کمال طلبی می گذارم.یا همان تاکید کردن برروی نادانسته ها و چیز هایی که نمی دانیم؛که نسیم طالب بارها در کتابش به آن تاکید میکند.

-اینکه تمام ابعاد رو نسنجیده و اظهار نظر در مورد یک مطلب و یک موضوع خاص و تخصصی حالا چه آموزش،یا سواد رسانه ای یا نامه ای به فرزند باشد را در نظر نگیرم.و اظهار نظر غیر کارشناسی بدهم.

اما تمام سعی ام این بوده این بوده که تا قبل از انتشار مطلبی یا نامه ای به فرزندم تمام جوانب رو بسنجم و به هر موضوعی به چشم یک دانش چند رشته ای نگاه کنم. و بتوانم بر اساس تجربه شخصی، یک حرف تئوریک، علمی و قابل اتکایی و تاثیر گذاری گفته باشم.
که حتی شاید ممکن است در آینده با ادعاهای ناقص و دانش کم من دوباره رد شود.

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها